از این رو در اولین قسمت از مطالب ویژه روز جمعه، چند پرسش را مطرح کرده و به یکی از ابعاد مهدویت می پردازیم تا در هفته های بعد به ادامه مطالب بپردازیم:
۱. آیا مباحث مهدویت، کاربردی است و یا صرفا تئوری و حاشیه ای است؟
۲. آیا بحث مهدویت و مسائل آن نیاز بشر امروز است و می تواند به انتظارات او پاسخ دهد؟
۳. اعتقاد به مهدویت چه تحولی در زندگی انسان ایجاد می کند؟ و...
موضوع موعود یا مصلح کل، نظریه و اندیشه ای نیست که در طول زمان در اذهان پدید آمده و برای تسکین دردها و ایده ای برای دلداری مظلومان باشد. بلکه هویت شیعه است که با توجه به آیات و روایات می توان به ضرورت آن پی برد.
و اما بررسی ابعاد مهدویت:
یک. بعد اعتقادی
اعتقاد بنیان اصلی زندگی است؛ یعنی آنچه را که انسان در میدان عمل انجام می دهد؛ بی تردید به ساختار اعتقادی او بر می گردد. از این رو اگر انسان دارای اعتقاد صحیح و مستحکم باشد، در صحنه عمل گرفتار لغزش و دودلی نخواهد شد. مهمترین چیزی که به اعتقاد درست شکل می دهد، معرفت است.
با تحصیل معرفت می توان به این نتیجه رسید که؛ امام زمان(عج) تداوم بخش امامت ائمه هدی(ع) می باشند، او واسطه فیض الهی، خاتم الاوصیاء و مظهر رسول خدا است، امام زمان(عج) طریق معرفت به آفریدگار است؛ چنان که در روایات، راه معرفت خدا و اوصاف او ، شناخت اولیای خدا و امامان معصوم دانسته شده است. اینان مظهر اسمای الهی اند و شناخت درست آنان می تواند طریق معرفت خدا باشد.
شیعه و سنی از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده اند:"مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف امامَ زَمانِهِ ماتَ میته جاهِلِیَّه"( هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است)
در برخی از دعاها مامور شده ایم که توفیق معرفت امام را از خداوند بخواهیم:"اِلهی عَرِّفنی حُجَّتَک فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی حُجَّتَک ضَلَلتُ عَن دینی"( خدایا حجت خود را به من بشناسان، اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه می شوم)
آیا با وجود این همه آثار نباید به شناخت امام(عج) پرداخت و ابعاد وجود مقدس حضرت ولی عصر(عج) را بهتر شناخت؟ چگونه می توانیم نسبت به او شناخت درست و صحیحی نداشته باشیم؟ در حالی که آن حضرت در عصر غیبت نیز، مردم را از فیض الهی خویش محروم نمی کند، و همه ما مردم جهان مشمول فیوضات امامت او هستیم...
منبع: کتاب نگین آفرینش